سوگلی ها

سوگلی ها

راههای کسب درامد|اطلاعات رایگان|مطالب طنز|خبرهای جالب|مباحث داغ|اس ام اس|پزشکی| فال حافظ |هرچی بخوای

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 111
بازدید هفته : 117
بازدید ماه : 117
بازدید کل : 18654
تعداد مطالب : 113
تعداد نظرات : 50
تعداد آنلاین : 1




هدیه تهرانی

(چاي تلخ تقوايي)
اولين بار که به طور جدي به بازي دريک فيلم فکر کردم بيست سالم بودو آقاي تقوايي قرار بود چاي تلخ را بسازد اما فيلم به سرانجام نرسيد .اين درست موقعي بود که قصدداشتم به آلمان بروم و در رشته دکوراسيون داخلي ادامه تحصيل بدهم .

(زماني براي دوست نداشتن سينماي ايران)
اما مي گذرد و يک روز در يک فروشگاه محمد رضا شريفي نيا وآزيتا حاجيان از هديه تهراني مي پرسند به بازيگري علاقه دارد واو در جواب مي گويد نه .چون در آن زمان سينماي ايران را زياد دوست نداشت و بازيگري هم طبعاً جذابيت چنداني برايش نداشت . اما بالاخره با پي گيري شريفي نيا وحاجيان او براي فيلم روز واقعه به دفتر هدايت فيلم دعوت مي شود.نقش کوتاه راحله را که به او پيشنهاد داده بودند از نظر خودش نقش خيلي کوتاهي بود که کار خاصي غير از گفتن چند تا بله وخير نمي کند و بيشتر يک تيپ ساده است تا شخصيت و به همين خاطر جواب منفي مي دهد .او به گفته خودش مي دانست که قدم گذاشتن دراين دنيا ممکن است تمام زندگي اش را تحت الشعاع قرار دهد پس اولين نقش بايد ارزش اين ريسک را مي داشت .

(هديه دراغما)
هديه تهراني پس از اين ماجرا قصد سفر به آلمان را دارد که پيش ازاين سفر تصادف شديدي مي کند وبه اغما مي رود و حدود شش ماه در بيمارستان بستري مي شود .

(سه هديه روي يک نيمکت)
بعد ماجراي دعوت مهرجويي از او براي فيلم جديدش به وجود مي آيد .ماجرابه گفته هديه تهراني ازاين قرار بوده که آناهيتا همتي که با هديه تهراني در شهرک اکباتان همکلاس بوده براي تست بازيگري به دفتر مهرجويي مي رود وقتي متوجه مي شوند او متعلق به شهرک اکباتان است از او مي پرسند که آيا دراين شهرک دختري به اسم هديه را مي شناسد و او مي گويد که سه نفر را با اسم هديه مي شناسد .در واقع اين سه نفر که يکي از آنها هديه تهراني بود در مدرسه پشت يک ميز مي نشستند.

(نه به مهرجويي!)
خلاصه هديه تهراني براي فيلم ليلا دعوت مي شود ولي چون به گفته خودش قصه فيلم را دوست نداشته است آن را قبول نمي کند .
او درباره رد کردن فيلم مهرجويي بعدها در مصاحبه اي مي گويد :البته آن موقع عقلم نمي رسيد و شايد به خاطر اسم و اعتبار آقاي مهرجويي بايد قبول مي کردم .اما اين مضمون که مردي مي خواهد زن بگيرد چون همسرش نازاست براي قابل هضم نبود.

(بودن يا نبودن يا زيرآب زدن؟!)
بعد از اين براي فيلم بودن يا نبودن کيانوش عياري دعوت مي شود و کيانوش عياري قصه را براي او تعريف کرده و تهراني از قصه خوشش مي آيد و مي پذيرد .کم کم قرار ها جدي تر مي شود و او شروع مي کند به تمرين و تحقيق و صحبت با بيماران قلبي .تهراني درباره منتفي شدن بازي اش دراين فيلم گفته :اين پروسه تمرين وتحقيق دو سال طول کشيد و من هم چون با فضا و شرايط سينماي ايران آشنايي نداشتم تا بدانم دوستان چه قدر به هم لطف دارند و چه طور زير آب هم را مي زنند! مدام مي شنيدم که اين فيلم پروانه ساخت ندارد و به مرحله توليد نمي رسد و حتي يکي از دوستان نزديکم از آقاي عياري شنيده بود که ساخت اين فيلم منتفي شده . در حالي که همه اينها شايعه بود و من هم ازاين ماجراها دلخور بودم که چرا آقاي عياري مرا درجريان نگذاشته اند.

(سلطان کيميايي وعلاقه مندي به چيزهاي قديمي)
بعد قرار مي شود که در فيلمي از مسعود کيميايي با فيلمنامه اي با عنوان سيب سرخ هوا بازي کند که ساخت اين فيلم توسط کيميايي منتفي مي شود وسعيد اسدي آن را مي سازد که خانم تهراني نيز طبعا در آن حضور پيدا نمي کند .پس از آن دو مرتبه کيميايي با او تماس گرفته و مي گويد مي خواهد که يک کار خياباني بيست روزه را کار کند که ممکن است خوب از کار دربيايد و احتمال دارد خوب از کار درنيايد .خلاصه قرار مي شود که درفيلم سلطان کيميايي بازي کند .
او درباره بازي درسلطان گفته : نام کيميايي برايم مهم نبود چون اگر اينجور بود بايد درفيلم مهرجويي بازي مي کردم .راستش يک دليلي که در فيلم سلطان بازي کردم اين بود که من خيلي به مسائل قديمي علاقه دارم .بناهاي معماري گذشته و مبلمان و اشيا قديمي و کلاً مخالف از بين رفتن اين چيزها بودم و قصه سلطان هم به اين ماجراها مربوط مي شد .

(واي چه قدر فاجعه ام )
هديه تهراني اولين بار خودش را برروي پرده سينما آزادي مي بيند وبه آن طور که گفته از خودش خيلي بدش مي آيد.او دراين باره در مصاحبه اي گفته :دفعه اول که خودم را روي پرده ديدم مي خواستم برم زير صندلي و قايم شوم و با خودم گفتم :واي چه قدر فاجعه ام .اين احساس هنوز هم با من وجود دارد وفرق چنداني نکرده است .

(قرمز)
فيلم قرمز که هديه تهراني در آن بازي کرده بود فيلمي بود که درابتدا در فيلمنامه آن ديالوگهاي شخصيت هستي با بقيه يکسان ويک لحن بود .در اين خصوص هديه تهراني با فريدون جيراني بحث مي کرد که چون شخصيت هستي شخصيتي مدرن و امروزي است بايد ديالوگها را عوض کرد و يا در خيلي جاها اين نقش بايد با سکوت اجرا شود و اين اتفاق هم افتاد .مثلا در صحنه در گيري دادگاه ،شخصيت هستي طبعاً و طبق فيلمنامه بايد در واکنش به داد و بيداد کردن و سيلي زدن خواهر شوهرش او هم داد و بيداد مي کرد و سيلي مي زد اما هديه تهراني تصور کرده بود که اگر خودش جاي آن زن بود هيچ گاه اين کار را نمي کرد تهراني در اين باره گفته :تمام اين پروسه در فيلمها يک جور کشف و شهود بود که هم خودم را کشف مي کردم و هم دنياي اطرافم را بهتر مي شناختم .

(ماجرا جويي هاي هديه تهراني)
سوال از هديه تهراني : قبول داريد که يکي از دلايل گرايش به بازيگري ،تمايل شما به ماجراجويي وکنجاوي است ؟
جواب : بله ،کاملا .(ماهنامه فيلم شماره330)
همانطور که هديه تهراني خودش هم اعتراف مي کند يک ماجرا جو هست و همين حس کنجکاوي و ماجرا جويي پاي او را به خرابي هاي زلزله بم ،بغداد ،افغانستان وکردستان عراق مي کشاند .او خودش دراين باره گفته : هر جا ردي از ماجرا جويي و موقعيت و تجربه چيزهاي بکر و تازه باشد خطررا با جان و دل مي پذيرم و به دنبالش مي روم .هميشه فکر مي کنم که بهتر است بروم و ماجرا ها و اتفاقات مختلف را از نزديک لمس کنم.

(چالش با نقش)
از نظر هديه تهراني چالش با نقشهاي مختلف و دلهره واضطراب براي اجراي آنها يک وسوسه دروني براي براي او بوده است که آيا از پس اين کارها برمي آيد يا مي تواند آنقدر از خودش دور شود که فرضا يک زن کرد را که ده سال هم از او بزرگتر است را قابل باور کند يا نه ؟
تهراني در پاسخ به اين سوالات هميشه گفته: در نگاه اول ممکن است شخصيتهاي فيلمهايي چون پارتي دنيا ،دختر ايروني و غيره مشابه به نظر برسند وجه تشابهي که دراين گونه کاراکترها به نظر مي رسد يک نوع استقلال و يا شايد همان وجهي است که همه آن را کليشه يا شخصيتي سرد و سنگي مي خوانند .خيلي احساس نمي کنم که تمام اين شخصيتها همواره شبيه به هم و تکراري باشند . شايد هم اينطوري باشد اما چيزي که مهم است تو بايد هر نقشي را در هر قالبي و فيلمنامه طوري بازي کني که قابل باور باشد و درست اجرا شود .
در سينماي دنيا هم فقط بازيگر نيست که سعي مي کند کاراکتر جذاب و متفاوتي خلق کند آنجا مجموعه اي از عوامل و تواناهايي دست به دست هم مي دهند تا اين اتفاق را تسهيل کنند در سينماي ما گاهي هر کدام از اين عوامل نهايت کوششان را مي کنند که اين اتفاق نيافتد!حالا من بايد تلاش مضاعفي بکنم تا به رغم همه اين عوامل بازدارنده ،جوري جلوي دوربين و روي پرده ظاهر شوم که توي ذوق نزنم و مردم مشتاق ديدنش باشند.

(بازي در دوئل)
در فيلم دوئل احمد رضا درويش او ابتدا قرار مي شود نقش سليمه را بازي کند . نقشي که بعدا پريوش نظريه بازي مي کند . احمد رضا درويش نيز اعتقادداشت که اين نقش با توجه به متفاوت بودنش براي تهراني در آن مقطع نقش ايده الي است .اگر چه اجراي کاراکتر سليمه در فيلم دوئل از نظر تهراني اتفاق خيلي ويژه اي بود اما شرايط و تفاوتهاي نقش به نظر هديه تهراني براي شروع خيلي زياد بود و احساس مي کرد اين نقش به او نمي خورد . البته وقتي او فيلم دوئل را مي بيند به اين نتيجه مي رسد که مي شد اين کاررا کرد و چندان توي ذوق نمي زد .
حرف اصلي با آقاي درويش اين بود که ايراد دوئل در اينجاست که همه دارند به يک شيوه و با لهجه جنوبي حرف نمي زنند و در مجموع يک جوري است .اين در حالي است که درفيلم زنگي و رومي هم قرار بود نقش يک معلم جنوبي را با لهجه بازي کند و هيچ مشکلي با آن نداشت اما در دوئل اين حس به او دست مي داد که نقش با تغيير يکباره و اين گويش در نمي آيد .
البته او در فيلم جايي براي زندگي چنين حسي را نداشته و از نظر خودش خيلي هم دوست داشتني بود.درآنجا يک مادر امي چهل ساله است و حتي وقتي فيلمنامه را خواند وقرار شد در آن بازي کند فکر کرد علاوه برتمايزهايي که نقش در فيلمنامه دارد تغيير هاي ديگري هم بايد به آن اضافه کرد تادرست تراز کار در آيد.

(هديه تهراني وزمانه)
زمانه اولين باري بود که مي خواستم نقش فرعي بازي کنم .با خودم به اين نتيجه رسيده بودم که به نقشهاي اول وحضورهاي طولاني روي پرده عادت نکنم .ابتدا خيلي داستان فيلم را درک نمي کردم و صحبتهاي مفصل با آقاي صلاحمند هم چيزي را حل نکرد .البته نقش در حد همين يکي دو دقيقه حضور نبود و جذابيت اولين تجربه نقش کوتاه در قبول کردن من تاثير داشت .
آن موقع شايعه هاي زيادي راه افتاد که من به خاطر حضور گلزار اين نقش را قبول کرده ام در حالي که اين کار هيچ ارتباطي به ايشان نداشت.

(هديه تهراني وطرفدارانش)
رابطه بازيگران مشهور با هوادارانشان همواره با حواشي بسياري مواجه بوده است .تهراني نيز از جمله اين بازيگران است . خود او زماني دراين باره به يک ماهنامه تخصصي و معتبر سينمايي گفته بود : فکر کردن به اين طرفداران گاهي آدم را آزار مي دهد . چون نمي شود نسبت به انسانهاي ديگر بي تفاوت بود و اهميتي به اين دلبستگي و علاقه شان نداد . متاسفانه جاهايي ناچاريم که اين کاررا انجام دهيم و برخلاف ميلمان بي تفاوت نشان دهيم چون تجربه نشان داده ادامه دادن اين جورارتباطها چيزي را حل نمي کند ووقتي بعضي ها را درگير و وابسته مي کنيم به ضررشان تمام مي شود .

(مگر خانم تهراني هم حمام مي رود؟!)
اين بازيگر مطرح سينما درادامه مصاحبه خود گفته بود :ابتدا فکر مي کردم اين ملاقات ها و مواجه شدنها آنها را به اين نتيجه مي ساند که من هم مثل آنها آدم معمولي هستم .يکي از اين دختران يک بار با منزل هديه تهراني تماس گرفته و به او گفته بودند هديه تهراني حمام است با تعجب پرسيده بود مگر خانم تهراني هم حمام مي رود ؟!احساس کردم بعضي ها تصور مي کنند ما را از توي صندوق بيرون مي آورند و مي رويم جلوي دوربين وبعد دوباره لاي زرورق مي گذارندمان و مي گذارند داخل صندوق تا فيلم بعدي !(ماهنامه فيلم شماره 330)

(خاطره هاي عجيب مشهور شدن)
او خاطره هاي عجيبي از مشهور شدن دارد از مرد جواني که مرتب با خانه او تماس مي گرفته و بعدها تهراني از طريقي متوجه مي شود که اين مرد فکر مي کند هديه تهراني همسرش است و از او چهار تا بچه هم دارد يا دختر جواني که پس از فوت مادرش تصور مي کرد که هديه تهراني مادر اوست و يک بارهم که تهراني از سفر شمال برمي گشته مي بيند که اين دختر روي تخت او خوابيده است .
تهراني درباره اين خاطره ها در اظهاراتي گفته :خاطره هاي عجيب زيادي دارم .يکي از آنها موقع کار سر فيلم دوئل بود .که يک روز رفتيم بازار شهر وبراي خريد و موقع برگشتن متوجه شديم جمعيت خيلي زيادي پشت سر ماراه افتاده اند و دعا مي خوانند. دقيقا شبيه تظاهرات شده بود .

(نشريا ت زرد وهديه تهراني)
هديه تهراني همانند بسياري از هنرندان ديگر از نشريات زرد شاکي بوده او حتي انتظار داشته که بايد مسئولان نسبت به اين تغذيه بد وغلط و غلط به جامعه و فرهنگ ما واکنش نشان دهند .البه او آنقدر ازاين مسئله گلايه مند است که مثلا در جايي عنوان کرده :شايد هم اينجور مطالب لازم است و گروهي دوست دارند اين چيزها منتشر شود .شايد لازم است مردم مدام بخوانند که هديه تهراني در فلان مهماني موهوم دستگير شده و الان زنداني است وهمزمان هم دارد دوتا فيلم هم بازي مي کند و تازه درهمان موقع اصلا ايران نيست و به فلان کشور خارجي رفته و همه اينها در حالي است که اصلا ممنوع الکار هم شده بوده !در همان زمان در خيابان ديده شده که دستش شکسته و ...
البته به نظر هديه تهراني هيچ به دنبال شکايت کردن از اين نشريات نبوده . چون به نظرش کساني که اورا از نزديک مي شناسند مي دانند او دارد چه مي کند و کساني هم نمي شناسند بسته به وجدان وظرفيت خودشان هرچه که دلشان خواست مي گويند و مي نويسند و کاري هم از دست او برنمي آيد .در زندگي عادي هم ممکن است بستگان يا همسايه شما پشت سرتان حرفهاي ناخوشايند و نامربوطي بزنند . مي تواني بروي سراغش و با او دعوا کني و يا قضيه را رها کني من از جايي به نتيجه رسيدم که بگذرم .

(سالي هشت بار مرا شوهر مي دهند)
زماني يکي از نشريات زرد گفت وگويي به اصطلاح اختصاصي با مادر هديه تهراني مي کند و حرفهايي عجيب غريب منتشر مي شود . تهراني با مادرش درباره آن مصاحبه صحبت مي کند معلوم مي شود هشتاددر صد آن حرفها را از خودشان در آورده اند.
هديه تهراني البته يک بر واکنش محشري نسبت به اين حاشيه سازي ها داده است .او دراين باره گفته :نمي توانم هر روز به اين فکر کنم که اين نشريات زرد سالي هشت بار مرا شوهر مي دهند . خب راه منطقي مقابله با اين جريان چيست؟ منطق مي گويد حتي اگر بخواهيم عده اين طلاق ها را حساب کنيم با توجه به اينکه من درست در ساعت مقرر پس از سه ماه وده روز شوهر کنم بازهم سالي ده تا شوهر نمي توانم عوض کنم . انتظار داريد به اين چيزها فکر کنم؟ بروم و دوربيافتم و بگويم چرا اين حرفها را مي زنيد؟ اصلا فرض کنيد اين کار راهم کردم . آن وقت تيتر مي زنند :هديه تهراني با حضور در نشريه ما ،ده تا ازدواجش در سال را تکذيب کرد!(ماهنامه فيلم شماره 344)

(هديه تهراني و چهارشنبه سوري)
شوکران ،کاغذ بي خط و چهار شنبه سوري از تحسين شده ترين فيلمهاي هديه تهراني هستند .او در مصاحبه اي درباره فيلم چهارشنبه سوري گفته است :فيلمهاي قبلي اصغر فرهادي را خيلي دوست داشتم .به همين دليل پيشنهاد که کرد مشتاقانه پذير فتم .هيچ وقت فکر نمي کردم روزي بخواهد با من کار کند از همان زمان هم معتقد بودم فيلم خوبي خواهد شد .فرهادي مطمئن نبود بتوانم اين نقش را خوب از کار دربياورم .ترديدش به نظرم از جايي بود که دلش نمي خواست سايه هديه تهراني روي فيلم بيافتد و يک سوپر استار به معناي عامه پسندش فيلم را تحت الشعاع قرار دهدو روي فروش آن تاثير بگذارد .به هرحال مشکوک بود . درواقع دلش مي خواست من کار کنم اما اين نگراني را هم داشت .
خب فرهادي بامن خيلي صحبت مي کرد و هنوز در آن زمان به نقطه واحدي درباره نقش مژده نرسيده بود .به گزينه هاي زيادي فکر مي کرد . مثلا به من مي گفت که مژده خيلي زن ضعيف ومظلومي است .بعد مي گفت با حيا است و درعين حال قدرتمند . هزار جور روحيه راتوضيح مي داد که در آن واحد همه شان متناقض بودند . در سکانسي که مژده بدو بدو مي آيد و توي راه پله و با مرتضي در آسانسور حرف مي زند پنج نوع بازي از من مي خواست .يعني بايد زني را مي شناختم که در عين نااميدي وبدبيني و مظلوميت وقدرت ،حواسش هم به آبرويش است که همسايه ها ازسرو صدا ها با خبر نشوند وآبرو داري کند . بعد مي گفت نه ،بايد جيغ بزني و سر و صدا کني.خلاصه گفتم : بابا تکليف من را روشن کن که بفهمم بالاخره قضه از چه قرار است !گفت :همين طور که جلو مي رود دارم از درون خود تو مژده را پيدا مي کنم .
او درباره صحنه کتک خوردن مژده از مرتضي (حميد فرخ نژاد )گفته است : دراين صحنه بدلي نبود .خودم بودم .با آرنج خوردم زمين و تا يک ماه درد داشتم . عصب آرنجم درد ديده بود . فرخ نژاد خيلي ناراحت بود .قرار نبود اينجوري کتک بزند .البته اينها هيچ کدام معلوم نيست (ماهنامه فيلم شماره 344)

(چرا هديه تهراني در اشک سرما بازي نکرد؟ )
اشک سر ما ساخته تحسين برانگيز عزيز الله حميد نژاد با بازي گلشيفته فراهاني از فيلمهايي بوده که قرار بود هديه تهراني در آن بازي کند .هديه تهراني دراين باره گقته : فيلمنامه اشک سرما اگرچه نقصهايي داشت اما نقش زن فيلم را دوست داشتم ولي به دليل تداخل با کار ديگر ميسر نشد .

(هديه تهراني وعلاقه به بوتيک)
هديه تهراني همچنين درباره بوتيک گفته :بوتيک راهم خيلي دوست دارم و اوائل کار صحبتهاي مختصر وکمرنگي با دستيار نعمت الله شد ولي من مشغول انجام کار ديگري بودم اتفاقا اين نقش اصلاً به درد من نمي خورد و بايد خود گلشيفته بازي اش مي کرد . البته دوست داشتم به سن و سال گلشيفته بودم و بوتيک رابازي مي کردم.

(فيلمهاي محبوب تهراني)
کاغذ بي خط ،شوکران ، آبادان ،خانه اي روي آب ، شبانه و... برايم به معناي واقعي فيلم بودند .پارتي ، قرمز وجايي براي زندگي را با کمي ترجيح دوست دارم و حس خوبي بهشان دارم .
دستهاي آلوده : نمي گويم فيلم بدي است ولي نمي توانم خودم را راين فيلم تحمل کنم .زمانه چتري براي دونفروآبي هم همينطوري است .

(بازيگر رزمي کار)
هديه تهراني زماني در مصاحبه وفتي خواسته بود از علاقه خود به بازي در نقش اما تورمن در فيلم بيل را بکش سخن بگويد درباره دليل اين علاقه گفته بود شايد به خاطر اين است که خودم هم مدتي است ورزش رزمي وووشو کار مي کنم

(مقايسه با علي دايي)
چند سال پيش بود که برنامه جالبي باعنوان هفته " فيلم وفوتبال " در خانه هنرمندان با حضور هوشنگ گلمکاني حميد رضا صدر وجهانگير کوثري برگزارشد .حميدرضا صدراين نشست به نکات جالبي اشاره کرده بود مثلا او گفته بود : ستاره‌هاي ورزشي با ستاره‌هاي سينمايي غيرقابل مقايسه هستند تام‌ كروز با مايكل جردن، يا ديويد بكهام با هيوگرانت قابل مقايسه نيست، ديويد بكهام وقتي وارد فرودگاه مي‌شود آن فرودگاه از جمعيت پر مي‌شود.
اما در ورزش و فوتبال، هر روز يا هر هفته ستاره‌هاي خود را مي‌بينيم. ما دائماً ، تغيير موهاي ديويد بكهام را زير نظر داريم ولي رابرت دنيرو تا فيلم بعدي‌اش بازي نكند نمي‌دانيم دارد چه كار مي‌كند.
صدر گفته بود : در ايران مثلاً علي دايي با هديه تهراني قابل مقايسه نيست .

(نسل جادويي مستندي درباره هديه تهراني)
نسل جادويي از جمله فيلمهايي است که هديه تهراني در آن بازي کرده . ايرج کريمي درزمان توليد اين فيلم درباره آن گفته است : با توجه به اينكه من سبك خودم را دارم و در عين حال كه تم فيلم "نسل جادويي" درباره‌ي جوانان است و حرفهاي خودم را در آن مطرح كردم اما از لحاظ شيوه‌ي كاري مي‌توانم بگويم اين فيلم، يك نوع مستند درباره‌ي هديه‌ي تهراني است.

(همه حاشيه هاي يک سوپر استار)
هديه تهراني اگر چه بازيگر محبوب و معتبري در سينماي ايران بوده است ولي در برخي موارد به شکل ناخواسته اي همانند ديگر افراد مشهور حواشي اي گريبانگير او شده است .

(سرقت لب تاپ و دوربين)
همين چند سال پيش بود لپ‌تاپ و دوربين ديجيتال هديه تهراني از اتومبيلش به سرقت رفت. در همان زمان اين بازيگر سينماي ايران در پي تماسي با خبرگزاري دانشجويان ، گفته بود : از دفتر كارم براي ملاقات مادرم به بيمارستان رفته بودم كه تا حدود ساعت 21 يا 22 طول كشيد و زمان بازگشت به پاركينگ بيمارستان با سرقت لپ‌تاپ و دوربين ديجيتال از اتومبيلم مواجه شدم. سارق يا سارقان به پول و ديگر اشياء قيمتي كه در اتومبيل بوده، كاري نداشته‌اند و صرفا لپ‌تاپ و دوربين ديجيتال كه محتوي مسايل كاري و شخصي‌اش بوده را سرقت كرده‌اند.
تهراني خاطرنشان كرد كه ماجراي سرقت را همان لحظه به نيروي انتظامي گزارش كرده است.

(گربه هاي هديه تهراني)
زماني نشريه رويش در گزارشي درباره مشاهير نوشته بود : خيلي از مشاهير به نگه ‌داري حيوانات خانگي علاقه‌مند هستند. مثلاً معروف است که «هديه تهراني» يک لشکر گربه کوچک و بزرگ در خانه‌اش دارد. يا «پروانه معصومي» که او هم به نگه‌ داري گربه علاقه دارد.

(عطر سوپر استار)
چند سال پيش نيز خبري درباره توليد عطر هديه تهراني منتشر شد . نشريه ايراندخت دراين باره نوشته بود :پس از دو سال مذاکرات پشت سر هم،کمپاني فرانسوي سرانجام موفق شد رضايت هديه تهراني را در مورد بو و رايحه عطر پيشنهادي جلب کند .به اين ترتيب مفاد قرارداد براي توليد عطر هديه تهراني در فرانسه و فروش آن در آسيا تکميل شد. اين مدت زمان البته بيش از همه نشان از سخت‌گيري هميشگي تهراني در مورد کارهايش داشت که کمپاني فرانسوي را مجبور کرد تا چندين بار اسانس و مواد عطر را تغيير دهد تا سرانجام عطر صورتي رنگ زنانه Love Forever هديه تهراني به بازار عرضه شود.

(هميشه عشق)
اين عطر بيش از پيش بايد نشان دهنده ويژگي‌ هاي هديه تهراني مي‌ بود. همان خصوصيات ويژه‌اي که وي را به عنوان بازيگري منحصربه فرد به همه شناساند و در سطح بين‌المللي هم مطرح کرد.عطر «هميشه عشق» با نام هديه تهراني عطري است زنانه با رايحه‌اي قوي، اغواکننده و صميمي، مطبوع و دلپذير ولي حقيقي و ملموس. توليدکننده اين عطر، کمپاني Robertet در فرانسه است که از سال 1850 فعاليت خود را آغاز کرد. در سال 1875 اين کمپاني تحت اختيار آقاي Paul Rabertet قرار گرفت و او با تغيير نام کمپاني و فراگير کردن فعاليت‌هاي آن توانست تا 25 سال بعد نام اين شرکت را به عنوان برنده مسابقات جهاني عطرسازي در پاريس فراگير کند و به عنوان رقيبي مطرح و قابل اعتنا در بازار خوش بوي جهاني عطر بر سر زبان‌ها بيندازد و براي خود مشتريان زيادي در سراسر جهان براي خود دست و پا کند. اين کمپاني در مسير توسعه خود با شانل و گوچي نيز همکاري داشته است. اين کمپاني عطرسازي که در دنيا به توليد عطر‌هاي مختلف با نام بازيگران مشهور است تاکنون عطر‌هاي زيادي با نام هنرمندان مشهور ساخته و عرضه کرده است. اين کمپاني با استفاده از مديران فروش و بازاريابي و شرکاي تجاري خود در آسيا نيز پروژه‌هاي مشابه را پياده کرده است. در اين ميان نقش Herve Bourdeau که خود را صيادي قابل در شکار اشخاص جديد براي پروژه‌هاي کمپاني Robertet مي‌داند تاکنون موفق شده تا قراردادهاي قابل توجه و مهمي با سوپراستارهاي آسيايي براي اين شرکت منعقد کند. در ميان اين نام‌ها البته بيشتر بازيگران باليوود به چشم مي‌خورند از جمله «آميتا باچان» و«شاهرخ خان» که قبل از هديه تهراني عطري به نامشان توليد و عرضه شد.

(نماينده نسل زنان قوي وخونسرد)
انتخاب هديه تهراني براي اين کار از طرف اين شرکت فرانسوي و مديران آن بيش از ستاره بودن تهراني در سينما و معروفيت اوست. براي ساخت عطري با نام يک شخصيت قابليت‌ها و تفاوت‌هاي او بيش از همه مد نظر قرار مي‌گيرد تا عطري که به بازار عرضه مي‌شود علاوه بر نام اين بازيگر،خصوصيات فردي وي را نيز نشان دهد. هديه تهراني به عنوان نماينده نسل جديد زنان ايراني قوي و خونسرد، با احساسات شديد اما تحت کنترل و در عين حال جذاب و مورد توجه است. عطر هميشه عشق با اسانس‌ها و مواد داخل خود چنين حسي را پس از نوازش مشام به فرد مي‌دهد.اين عطر بنا به خواسته تهراني در بسته‌هاي صورتي رنگ از حدود 2 سال پيش به بازار آمد و البته بيش از همه به امارات متحده عربي و دوبي رفت و از آنجا به ايران آمد. در ايران اين عطر به خاطر نام بازيگر، مجال تبليغ نيافت ولي نقل عطر هديه آن قدر دهان به دهان چرخيد تا خيلي‌ها از وجود آن اطلاع يافتند. با اين همه عدم اجازه تبليغ يا هم محافظه‌کاري توليدکنندگان و خود سانسوري باعث شد که از تبليغ ناکافي اين عطر در ايران شد و به همين خاطر جز تهران در ديگر شهرها هنوز نام عطر هميشه عشق هديه تهراني محجور ماند. شايد اگر در شهرستان‌ها تبليغ مناسبي براي اين عطر صورت مي‌گرفت به خاطر محبوبيت زياد خانم بازيگر فروش اين عطر چندين برابر مي‌شد.عطر هديه تهراني با اين حال با استقبال خوبي مواجه شده است به‌گونه‌اي كه بسياري از مراكز فروش لوازم آرايشي و بهداشتي در پاساژها و مراكز خريد تهران، عرضه كننده اين عطر هستند.جالب توجه اين که اين عطر قيمت مناسبي دارد و شما براي خريد آن مي‌توانيد تنها 120 هزار ريال هزينه کنيد و علاوه بر عطر، صاحب دستبندي شويد که در داخل جعبه عطر قرار دارد و روي آن نام هديه تهراني درج شده است. اين دستبند البته متناسب با مچ شما تنظيم مي‌شود و در صورت علاقه مي‌توانيد از آن استفاده کنيد. البته اگر بسته اصلي آن را هم نيفتيد مي‌توانيد هر چند ميلي‌ليتر که خواستيد بخريد و در شيشه دلخواه خودتان نگهداري کنيد. در اين نوع خريد، بسته به نوع شيشه يا مکاني که از آن خريد مي‌کنيد هزينه شما متفاوت خواهد بود. در مرکز تهران اين عطر را با حداقل پنج هزار تومان مي‌توانيد بخريد و 100 ميلي‌ليتر آن نيز چيزي حدود 30 هزار تومان براي شما هزينه در بر خواهد داشت.

(عطر مورد علاقه زنبورها)
ايران دخت در پايان نوشته بود : رايحه اين عطر، شيرين و بسيار آرامش‌بخش است تا جايي که يکي از مصرف‌کنندگان اين عطر گفته بود وقتي به ديدن کندوهاي عسل رفته بود، زنبورها علاقه زيادي به او نشان داده و جذب رايحه او شده بودند. ماندگاري اين عطر نيز نسبتا در حد قابل قبولي است و تا يک روز مي‌توانيد از استشمام رايحه آن لذت ببريد.
هديه تهراني در همان زمان در اين خصوص به سينماي ما گفته بود : صحبت‌هاي زيادي درباره تبليغ محصولات مختلف مي‌شد، اما چندان پي‌گير اين ماجرا نبودم تا اين‌كه قضيه توليد عطر پيش آمد كه يك كار شخصي و متفاوت بود و نوعي محصول مشترك بين‌المللي محسوب مي‌شد. كمپاني فرانسوي عطرسازي رومانو و روبرته در تمام نقاط دنيا اين كار را انجام مي‌دهند و تصميم داشتند در بخش آسيا هم فعاليت كنند. نتيجه تحقيقات و آمارگيري‌هايشان اين بود كه در ايران عطري به نام من توليد كنند. هدفشان طبعاً بازارهاي داخلي و آسيايي است و قبلاً در هند هم چنين كاري انجام شده بود. بناي كار بر اين گذاشته شد كه اين عطر به صورت محصول مشترك توليد و عرضه شود و اسانس آن در ايران تهيه مي‌شود. پروسه توليد آن به مرور با هماهنگي و اعمال سليقه‌هاي من از همه نظر انجام مي‌شد تا محصول نهايي به شخصيت و علايق من نزديك باشد. شايد نصف اين سؤال‌هايي كه شما در اين گفت‌وگو مطرح كرديد، در جلسه‌هاي مذاكره و در روند توليد اين عطر از من پرسيده شد؛ اين كار دو سال طول كشيد.
:آن كمپاني با نظر من نمونه‌هاي مختلفي درست مي‌كرد و تغييراتي كه مي‌گفتم اعمال مي‌شد تا رسيديم به محصول نهايي. كار به‌صورت شراكتي است و من به عنوان يكي از سرمايه‌گذاران در اين توليد شريك هستم.

(باعث افتخارم است )
هديه تهراني در سينماي ايران از اعتبار بسيار خوبي برخوردار است به گونه اي که بسياري براي او احترام زيادي قائل هستند . جالب است بدانيد چند وقت پيش از روناک يونسي با زيگر سريال رستگاران درمصاحبه اي پرسيده بودند که تا به حال کسي به شما نگفته که بازي وچهره تان از جهاتي شبيه هديه تهراني است ؟او نيز در جواب گفته :اوايل کارم مطبوعات خيلي اين مسئله را مطرح مي کردند به خصوص بعد از فيلم اولم گرگ وميش .در آن فيلم ويژگي نقش ساره به گونه اي بود که اين حس را تداعي مي کرد که بازي و چهره من شبيه هديه تهراني است .اتفاقا خيلي هم خوب بود و باعث افتخارم است .به هرحال من يکي از طرفداران هديه تهراني هستم .
به فرش ايراني افتخار مي کنيم اما نمي دانيم گره قالي را چطور مي زنند
ماهنامه کاشي امروز دريکي از شماره هاي سال گذشته خود گزارشي به همراه گفت وگويي با هديه تهراني منتشر کرده است .گزارشي که حقايق جالب ديگري را درباره اين بازيگر مطرح سينما بازگو مي کند .در بخشهاي ابتدايي اين گزارش آمده بود :نگاه تحول گرا و ذهن پويا از دوران کودکي با هديه تهراني بوده است .به گونه اي که نزديکان هديه از تغيير مداوم دکوراسيون منزل پدري و تبديل فضاهاي بدون کار برد به فضاهاي با کاربري توسط او در دوران کودکي حکايت مي کنند .تا اينکه در ??سالگي با ايجاد تغييراتي عمده در خانه چنان تشويق نزديکان را برمي انگيزد که توسط يکي از بستگانش که از اعضاي جامعه مهندسين مشاور بود به تعدادي آرشيتکت معرفي مي شود وآنها براي معماري داخلي از او دعوت به کار مي کنند.اينگونه است که او وارد کار حرفه اي معماري داخلي مي شود .

(فضاي مدرن با روح سنتي)
به نوشته کاشي امروز:تجربه او در بازسازي و تعمير وسايل چوبي قديمي و ساخت لوسترها ،طراحي صحنه و لباس کمک زيادي به وي در ايجاد يک فضاي مدرن با روح سنتي کرده است .چنانکه اين فضا مي تواند همزمان جوابگوي چندين سليقه متضاد باشد . هديه تهراني آن طور که دراين مصاحبه گفته اعتقاد دارد که بايد در جايي زندگي کند که حس حيات آرامش و رهايي داشته باشد .به همين خاطر در فضاهاي داخلي خانه هاي اجاره اي هم تغييرات عمده ايجاد مي کند و اصلا براي او مهم نيست که مالک خانه است يا يک سال دوسال ديگر بايد برود... بلکه براي او مهم است که دراين يکي دو سال آنگونه که مي خواهد زندگي کند .ما با تغيير مبلمان واثاثيه ،رنگ زدن ديوار ،تعويض پرده ،تعويض کاشي آشپز خانه و.... همچنان به دنبال خانه خود مي گرديم به دنبال خانه اي دواتاق خوابه يا پنج اتاق خوابه مي گرديم و در هراتاقي تختي مي گذاريم و حتي اشيا اضافي تا بيست وچهار ساعت فضاي آن اتاق را اشغال مي کند !اما فقط زماني از اتاقها استفاده مي کنيم که در خواب به سر مي بريم .يا ميز نهار خوري بزرگي را در مرکز خانه قرار مي دهيم اماهميشه در آشپز خانه يا جلوي تلويزيون يا حتي اتاق خواب غذا مي خوريم !در واقع ما خانه خود را پيدا نکرده ايم .بلکه خانه اي براي محافظت و آسايش اشيا و پذيريي از مهمانها بنا کرده ايم .خانه مان را جوري درست مي کنيم که خوشايند ديگران باشد ....پس ما هنوز خانه مان را پيدا نکرده ايم .

(همچنان بي خانمان)
هديه تهراني درادامه گفته است :خانه جايي است که فضايي باز و آرام داشته باشد ،در زمستان گرم و در تابستان خنک باشد .من با تمام علاقه شخصي ام به اشيا و طراحي داخلي ،تازه به اين نتيجه رسيده ام که سالها زحمت ،مزاحمت ،تغيير ،اصلاح و جابجايي اشيا را کشيده ام و هم چنان بي خانمان خواهم بود .به اين دليل است که به معماري سنتي علاقه پيدا کرده ام .در معماري سنتي فضاها تعريف شده است .در معماري سنتي چيزي به عنوان اتاق خواب وجود ندارد .هرجايي که تمايل داري مي تواني بخوابي و هرجايي که راحت تري مي تواني سفره پهن کني و غذايت را بخوري اما به دليل نبود تکنولوژي ،مسائل فرهنگي و تاريخي ،معماري سنتي ما نيز نواقص خود را دارد که مي توان با ترکيب امکانات مدرن در فضاهاي سنتي ،خانه اي از نو بنا کرد .

(معماري سنتي ژاپن)
از نظر او بهترين نوع فضاسازي و معماري ،معماري سنتي ژاپن است :دراين نوع معماري ،تعريف ساده و استفاده به جا از اثاثيه و قرار دادن لوازم مورد نياز در گنجه هاي کشويي و پرهيز از هرنوع شيئ بلا استفاده و حتي استفاده از درهاي کشويي براي اينکه فضاي کمتري اشغال گردد و...فضاي آرام و خلوتي براي ذهن ايجاد مي شود اين همان خانه ايست که به دنبالش مي گرديم .

(پروژه گرمسار)
نشريه کاشي امروز درادامه نوشته که :وقتي به سراغ پروژه گرمسار او مي روي ،ابتدا مبحوت ومتحير مي شوي که چرا اين برهوت بي آب و علف را انتخاب کرده که توجيه اقتصادي چنداني هم نداشته باشد .اما باز وقتي ايده اورا مي شنوي که مي گويد :مردم ما عادت کرده اند که جاهاي سرسبز و ييلاقي بروند بروند به همين خاطر است که اغلب گردشگران داخلي ،کوير را که بخش عظيمي از مساحت ايران را تشکيل مي دهد و داراي ويژگي خاص خودش است را نمي شناسند.

(تجربه زندگي سنتي)
هديه تهراني اعتقاد دارد درشرايطي که مردم از روستاها به سمت شهر سرازير مي شوند و گروهي شهر نشين نيز خسته از دغدغه هاي تنش زاي شهري خواستار تجربه زندگي سنتي هستند ،ايجاد فضايي با امکانات رفاهي نسبي (تا حدي که بتواند آسايش اين گروه را تامين کند)در کنار تجربه و يادگيري زندگي سنتي ،مثل پنبه چيني تا پارچه بافي و يا چيدن برگ نخل تا حصير بافي و يا خمير کردن و پختن نان در تنور وحتي جزئي ترين کارها يعني ميوه اي را که مي خواهند خودشان از درخت بچينند و کارهايي شبيه به آن ،مي تواند گوشه اي از خلا ايجاد شده در زندگي شهري را پر کند .

(مدرنيته ازنوع ابتر)
او مي گويد :ما با رسيدن به مدرنيته چيزهاي زيادي را از دست داده ايم ،مثلا به فرش ايراني افتخار مي کنيم اما نمي دانيم که گره قالي را چطور مي زنند و يا در سبد غذايي روزانه مان گندم هست اما از ياد برده ايم که گندم را چطور درو مي کنند......

(کشکي بسابيم و...)
به اعتقاد تهراني سرزمين ما سرزمين پهناوري ست با ويژگي هاي خاص و متفاوت در هر منطقه ،اما چون گرايش ما بيشتر به مناطق سر سبز وخوش آب وهواست ،اعجاب زيبايي و آرامش و وسعت مناطق ديگر مثل کويررا کمتر تجربه مي کنيم .گاهي بد نيست به جاي بازي بيليارد در فضاي بسته اي در شمال کشور و يا جابجا شدن از محيط شهري به منطقه اي سر سبز در تعطيلات آخر هفته و تکرار همان تجربه هاي شهري ، در منطقه اي خشک و کويري چيزهاي تازه تري را جايگزين کرد . مثلا با دست خود برتار و پود قالي گره اي بزنيم .کشکي بسابيم ،ناني بپزيم ،پنبه اي بچينيم يا گندمي درو کنيم ...وبا نگاه به وسعت کوير ،ديدمان را وسعت دهيم .

منبع: پرشین وی

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: حمزه تاريخ: یک شنبه 17 بهمن 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید دليل نامگذاري اين وبلاگ به نام سوگلي ها اين است که ما بهترين ها و سوگلي هاي دنياي اينترنت را جدا ساخته ودر اين وبلاگ براي شما گرد آورده ايم سعي ما بر اين است تا هر روز با چند مطلب جديد در خدمت شما دوستان عزيز باشيم .اميدوارم ساعات خوشي را در سوگلي ها سپري کنيد.

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب
« كسب درآمد از فروتل »
دوستانتان را به يك شغل پردرآمد و آسان دعوت كنيد : « جزئيات »
Email:

© All Rights Reserved to sogoliha.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com

تبلیغات پیامکی